سـکـوتـــــ ــــ
آغشته می شـــــوم با بـــــوی الکل
مست می کنـــــم تا سر گیجه از تفکر نجاتـــــم دهد!
مست میکنمـــــ که جسارت ِ احساســـــاتم
سریع تـــــر از ترس ِ عـــــواقبش به زبانـــــم بیاید
همیـــــن است
تکـــــرار می شـــــوم
پی می بـــــرم به آنکه ؛
هیچ رفیقی بـــــه درد ِ درک ِ خودش نخـــــورده است
چه برســـــد به فهمیدن ِ بی کسی هـــــای پیچیـــــده ی من!
سکوت می کنـــــم ....
و زنـــــدگی ادامه می دهد مـــــرا . . .
نظرات شما عزیزان:
نمـے دونـــم ؟ چــهِ رمـــــزیه
لامــصب بعضــــیا بــه ِ آدم ؛ مـــیگـטּ "عــزیــزم"
انگار فحــــــش دادن ؛
ولی بعــــــضیا هــــــستـטּ بــﮧ آدم مـــــیگـن :
" دیــــ√وونـﮧ " ،
انــــــــگار دنــیا رو بـه آدم دادن ...
لامــصب بعضــــیا بــه ِ آدم ؛ مـــیگـטּ "عــزیــزم"
انگار فحــــــش دادن ؛
ولی بعــــــضیا هــــــستـטּ بــﮧ آدم مـــــیگـن :
" دیــــ√وونـﮧ " ،
انــــــــگار دنــیا رو بـه آدم دادن ...
بہِتریـن لـذتـےڪہِ تـوے בنـیـا هست ایـنـہِ ڪہِ . . .
بـدونـے یہِ نـفـر خـیـلـے בوسِـت داره....
بـدونـے یہِ نـفـر خـیـلـے בوسِـت داره....
آرامِـــ✗ــش امروزتـــ..
رومـَــבیــــ ـــون مَحـــ ــلِ سَـ ــگــے باش
.. ڪِـــﮧ به خـِــیلـ !! ـیـــا نــَمیــــ✗ـــــذارے
رومـَــבیــــ ـــون مَحـــ ــلِ سَـ ــگــے باش
.. ڪِـــﮧ به خـِــیلـ !! ـیـــا نــَمیــــ✗ـــــذارے
سیگار درس خوبی بهم داد !!!
به پای کسی بسوز که
نفسش را خرجت کند !!!
به پای کسی بسوز که
نفسش را خرجت کند !!!
قسمت اين بود که من با تو معاصر باشم
تا در اين قصــــه پر حادثــه حاضــــر باشم
حکم پيشانی ام اين بود که تو گم شوی و
من بــه دنبال تو يک عمر مسافــــر باشـــم
تو پری باشـــی و تا آن سوی دريا بروی
من به سودای تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود، چرا از تو شکايت بکنم؟
يا در اين قصـــه بــــه دنبال مقصر باشم؟
شايد اين گونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده اســــم خوش شاعـــر باشـــــم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ايمان بــــه تــــو کافـــر باشـم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمت ها
سال هــــا منتــظـر قسمت آخـــــر باشــــــم
تا در اين قصــــه پر حادثــه حاضــــر باشم
حکم پيشانی ام اين بود که تو گم شوی و
من بــه دنبال تو يک عمر مسافــــر باشـــم
تو پری باشـــی و تا آن سوی دريا بروی
من به سودای تو يک مرغ مهاجر باشم
قسمت اين بود، چرا از تو شکايت بکنم؟
يا در اين قصـــه بــــه دنبال مقصر باشم؟
شايد اين گونه خدا خواست مرا زجر دهد
تا برازنده اســــم خوش شاعـــر باشـــــم
شايد ابليس تو را شيطنت آموخت که من
در پس پرده ايمان بــــه تــــو کافـــر باشـم
دردم اين است که بايد پس از اين قسمت ها
سال هــــا منتــظـر قسمت آخـــــر باشــــــم
توی دنیا دو نفر باش یکی واسه خودت و یکی برای دیگری
واسه خودت زندگی کن و برای دیگری زندگی باش . . .
سلام وب قشنگی داری موفق باشی
واسه خودت زندگی کن و برای دیگری زندگی باش . . .
سلام وب قشنگی داری موفق باشی
لینک شدی
.gif)
این عکسه عالی هست
این عکسه عالی هست
چگونه بگویم ؟
اصلا از چی بگم ؟
از این همه تنهایی ؟
یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟
ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .
منو درک میکنه . . . . . !
همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
اصلا از چی بگم ؟
از این همه تنهایی ؟
یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟
ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .
منو درک میکنه . . . . . !
همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ا
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ا
گاهی وقت ها دلت می خواهد با یکی مهربان باشی
دوستش بداری و برایش چای بریزی .
گاهی وقت ها دلت می خواهد یکی را صدا کنی
بگویی : سلام ، می آیی قدم بزنیم ؟
گاهی وقت ها دلت می خواهد
یکی را ببینی و بروی خانه بنشینی ،
فکر کنی و برایش بنویسی .
گاهی وقت ها آدم چه چیز ساده ای را ندارد .............
" افشین صالحی "
دوستش بداری و برایش چای بریزی .
گاهی وقت ها دلت می خواهد یکی را صدا کنی
بگویی : سلام ، می آیی قدم بزنیم ؟
گاهی وقت ها دلت می خواهد
یکی را ببینی و بروی خانه بنشینی ،
فکر کنی و برایش بنویسی .
گاهی وقت ها آدم چه چیز ساده ای را ندارد .............
" افشین صالحی "
هرگز تمــــــامت را برای کسی رو نکــــــن
بگــــــذار کمی دست نیــــــافتنی باشی
آدمهــــــا تمامت که کنند، “رهـــــایت” می کنند . .
بگــــــذار کمی دست نیــــــافتنی باشی
آدمهــــــا تمامت که کنند، “رهـــــایت” می کنند . .
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
باز هم می‌خندم
آنقدر می‌خندم که غم از روی رود…
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…
و دلم بس تنگ است
باز هم می‌خندم
آنقدر می‌خندم که غم از روی رود…
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…
چنــב وقتـیـ ωـت ؛
هــر چـه مـیـ گرבمــ
هیــچ حر؋ــیـ بهـتــر از ωــڪـــوتـــ پـیـــבا نـِمـیــڪـنمــــ,
نـگـآهـــمــــ امٌـــآ . . . !
گــاهـیـ حــر؋ــــ مـیـ زنـــב؛
گـاهــیـ ؋ـریــآב مـیـ ڪشـــב؛
و مـךּ همیشـه بـه בنـبـالــ ڪــωــیــ مـیـ گــرבمـــ؛
ڪـه بـ؋ـهـمــــב!
ایךּ نگــآهـ פֿـ ωـتـه ؛
چـه مـیـ פֿــوآهــב بـگــویـــــב ...!
هــر چـه مـیـ گرבمــ
هیــچ حر؋ــیـ بهـتــر از ωــڪـــوتـــ پـیـــבا نـِمـیــڪـنمــــ,
نـگـآهـــمــــ امٌـــآ . . . !
گــاهـیـ حــر؋ــــ مـیـ زنـــב؛
گـاهــیـ ؋ـریــآב مـیـ ڪشـــב؛
و مـךּ همیشـه بـه בنـبـالــ ڪــωــیــ مـیـ گــرבمـــ؛
ڪـه بـ؋ـهـمــــב!
ایךּ نگــآهـ פֿـ ωـتـه ؛
چـه مـیـ פֿــوآهــב بـگــویـــــב ...!
سلام آبجي جونم مخسي برانظراي خوشملي ك برام ميزاري آجي شرمنده بخاطردرساكم ميام فقط ميام نظراروتالييدميكنم اومدني جبران ميكنم نفسي
خدایا .....
ازحست بگو....چراوقتی سردرگمی هايم راميبينی ساكتی.....!؟:-(
ازحست بگو....چراوقتی سردرگمی هايم راميبينی ساكتی.....!؟:-(
.
.
چـه غــم انگــــیـز اسـت ..
ســرنــوشـتِ مــاهــیِ کــوچــک ..
وقتــی ،
بــه هــوایِ جُــفتِ خــود ..
بــه اقــــیـانــوس مــی زنــــد ..
و نهــــــنگ هــــا ..
عــاشقَـش مــی شـــونـــــد !
.
.
چـه غــم انگــــیـز اسـت ..
ســرنــوشـتِ مــاهــیِ کــوچــک ..
وقتــی ،
بــه هــوایِ جُــفتِ خــود ..
بــه اقــــیـانــوس مــی زنــــد ..
و نهــــــنگ هــــا ..
عــاشقَـش مــی شـــونـــــد !
.
لازم نيست بين دونفر حرفي گفته بشه ...
همين كه دستتو اروم بگيره
و يه فشار كوچيك بده...
همين تموم گفتني هاست...
از هیچك๛ انتظارے نבارҐ ،
؋قط
اگر شב !
בر ایלּ هجوҐ ِ سرב ِ تنهایے
בر ایלּ طوفاלּ ِ تاریكے
בر ایלּ شب ها و روزها
كـہ בارב ذرـہ ذرـہ בر مלּ رخنـہ میكنב ،
براے ایלּ سرگرבاלּ ِ كوچـہ هاے شهر
براے ایלּ בل ،
آرامش آرزو كنیב ...!
בیگر از هیچك๛ انتظارے نבارҐ ...
؋قط
اگر شב !
בر ایלּ هجوҐ ِ سرב ِ تنهایے
בر ایלּ طوفاלּ ِ تاریكے
בر ایלּ شب ها و روزها
كـہ בارב ذرـہ ذرـہ בر مלּ رخنـہ میكنב ،
براے ایלּ سرگرבاלּ ِ كوچـہ هاے شهر
براے ایלּ בل ،
آرامش آرزو كنیב ...!
בیگر از هیچك๛ انتظارے نבارҐ ...
erfan 
ساعت19:41---8 مهر 1393
ثقبشد ====erfan ممنون از بابت نظر
ممنون از بابت نظر ثقبشد
ساعت19:40---8 مهر 1393
تمام راه را نیامده برگشتم..."نیامده آمدن" میدانی چقدر رنج دارد؟؟؟؟
برای تو که می آیی چه اهمیتی دارد؟؟؟
می آیی ونمیبینی...می آیی ومیگذری...
من نمی آیم اما میبینمت..نمی آیم اما نمیگذرم حتی ازیک رد پایت...حتی ازآن دانه ی تسبیحی که
به اشتباه دراتاقم جاگذاشتی...همان دفعه ای که آمدی وندیدی...آمدی وگذشتی!...
برای تو که می آیی چه اهمیتی دارد؟؟؟
می آیی ونمیبینی...می آیی ومیگذری...
من نمی آیم اما میبینمت..نمی آیم اما نمیگذرم حتی ازیک رد پایت...حتی ازآن دانه ی تسبیحی که
به اشتباه دراتاقم جاگذاشتی...همان دفعه ای که آمدی وندیدی...آمدی وگذشتی!...
آدم وقت نمیکنه به خودش برسه اون وقت میگن آدم به آدم میرسه …
این روزها آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست که رخت های دلتنگیم را فرصتی برای خشک شدن نیست .
به قول فامیل دور ...........
ادمها اینقدر قشنگ دروغ میگن که
حیفت میاد باور نکنی
ادمها اینقدر قشنگ دروغ میگن که
حیفت میاد باور نکنی
شک نکن وقتی خودت کمرنگ
میشی
یکی دیگه خودشو پررنگ می کنه تو زندگیم !!!
پس یادته باشه اگه دور بشی
عاشقت هم که باشم به تمام عاشقانه هایمان پشت خواهم کرد و
فراموشت می کنم ...
چون بیزارم از بودن هایی که با نبودن فرقی ندارد !
به همین سادگی ....!!!!
نفس هم که باشی ، دیر بیای رفته ام !
میشی
یکی دیگه خودشو پررنگ می کنه تو زندگیم !!!
پس یادته باشه اگه دور بشی
عاشقت هم که باشم به تمام عاشقانه هایمان پشت خواهم کرد و
فراموشت می کنم ...
چون بیزارم از بودن هایی که با نبودن فرقی ندارد !
به همین سادگی ....!!!!
نفس هم که باشی ، دیر بیای رفته ام !
دیوونگی یعنی :
عکسشــو تو گوشــیت هی نیگــاه کنی ، واســه بار هــزارم . . .
انگــار تاحــالا نــدیدیش . . !
بوســش کنی محــکم مث دیــوونه ها !!
بگی خــو آخــه دلم همــش یه ذره میشــه بــرات . . .
بغــض کنــی و زرتــــی اشکــات بــریزه . .
شمــارشــو با ذوق بگــیری شــاید اینبار جــوابتو داد. . .
شــاید با مــهربونی بگــه جــــــونم. ..
شــاید..شــاید..شــاید. . .ای تــــو روحــــت با هــمین شاید گفتــنات .
بــازم هــمین صــدای مســخــره تو گوشــت بپــیچه :
مشــــترک مورد نــظر پاسخــگو نمیــباشــد...
لطــفأ مجــددا بمــیرید!
عکسشــو تو گوشــیت هی نیگــاه کنی ، واســه بار هــزارم . . .
انگــار تاحــالا نــدیدیش . . !
بوســش کنی محــکم مث دیــوونه ها !!
بگی خــو آخــه دلم همــش یه ذره میشــه بــرات . . .
بغــض کنــی و زرتــــی اشکــات بــریزه . .
شمــارشــو با ذوق بگــیری شــاید اینبار جــوابتو داد. . .
شــاید با مــهربونی بگــه جــــــونم. ..
شــاید..شــاید..شــاید. . .ای تــــو روحــــت با هــمین شاید گفتــنات .
بــازم هــمین صــدای مســخــره تو گوشــت بپــیچه :
مشــــترک مورد نــظر پاسخــگو نمیــباشــد...
لطــفأ مجــددا بمــیرید!
ببار باران ببار باران دلم از زندگی خونه
دیگه هر جای این دنیا برام مثل یه زندونه
ببار باران که دلگیرم ببار باران که غمگینم
خرابه حال من امشب دارم از غصه میمیرم
ببار ای نم نم بارون ببار امشب دلم خسته است
ببار امشب دلم تنگه همه درها به روم بسته است
ببار ای ابر بارونی ببارو گونه مو تر کن
ببار ای ابر بارونی ببارو بغز و پرپر کن
نه دستی از سر یاری پناه خستگی هام شد...!!
نه فریادی هم آواز غرور خلوت ما شد
نه دلگرمی به رویایی که من هم بغض بارونم
نه امید به فردایی که از فردا گریزونم....!!
نه حتی یک امید از من که من از خود گریزونم....!!!
دیگه هر جای این دنیا برام مثل یه زندونه
ببار باران که دلگیرم ببار باران که غمگینم
خرابه حال من امشب دارم از غصه میمیرم
ببار ای نم نم بارون ببار امشب دلم خسته است
ببار امشب دلم تنگه همه درها به روم بسته است
ببار ای ابر بارونی ببارو گونه مو تر کن
ببار ای ابر بارونی ببارو بغز و پرپر کن
نه دستی از سر یاری پناه خستگی هام شد...!!
نه فریادی هم آواز غرور خلوت ما شد
نه دلگرمی به رویایی که من هم بغض بارونم
نه امید به فردایی که از فردا گریزونم....!!
نه حتی یک امید از من که من از خود گریزونم....!!!
شفای دلتنگی های من
در دستهای توست
وقتی بر محیط اندوهم می پیچند
و محکم می فشرندم!!!
و بعد...
ذره ذره..
آب می شود
اندوهم....!!!!!!
در دستهای توست
وقتی بر محیط اندوهم می پیچند
و محکم می فشرندم!!!
و بعد...
ذره ذره..
آب می شود
اندوهم....!!!!!!
تا جایی که من یادم می‌آید ،
تو ترکم کرده ای ؛
پس چرا
استخوان‌هایِ من
از درد تیر می‌کشند ...
تو ترکم کرده ای ؛
پس چرا
استخوان‌هایِ من
از درد تیر می‌کشند ...
کاش به جای اینکه دستی بالای دست بود دستی توی دست بود ...
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان میروم و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب میکشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به افتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد
پرواز را به خا طر بسپار پرنده مردنی ست
پنجره ات را باز کن!
جیره ی شهریورت دارد به اتمام می رسد.
هوا،دلش هوای عاشقی کردن می خواهد،
هوا،دلش قدم زدن روی برگها می خواهد.
از قدم زدن کنار ساحل خسته شده است،بگذار باد پاییزی،
بر طره ی موهایت بوزد.
اجازه ده که باران پاییز،وجودت را خیس کند.
نترس!چتر لازم نیست.
اعتماد کن!
خودت را به باران بسپار!دستانت را باز کن!
سرت را رو به آسمان نگاه دار!
بگذار قطرات باران،خیسی چشمانت را بشوید،
نفس بکش! در میان پاییز نفس بکش!
بس است گرما،بس است بی بارانی و بی بادی.
که گفته است؟پاییز غمگین است.
وقتی که صدای برگهایش،در زیر پای توست...
وقتی که وزش بادی،لای موهای توست.
وقتی که تلفیق رنگهایش،به هارمونی گونه هایت نزدیک است...
پاییز خوب است...
پاییز عاشق است...
عاشقی کن! پنجره ات را به رویش باز کن!
(هوا هم هوایی شده است،دلش عاشقی می خواهد)...
جیره ی شهریورت دارد به اتمام می رسد.
هوا،دلش هوای عاشقی کردن می خواهد،
هوا،دلش قدم زدن روی برگها می خواهد.
از قدم زدن کنار ساحل خسته شده است،بگذار باد پاییزی،
بر طره ی موهایت بوزد.
اجازه ده که باران پاییز،وجودت را خیس کند.
نترس!چتر لازم نیست.
اعتماد کن!
خودت را به باران بسپار!دستانت را باز کن!
سرت را رو به آسمان نگاه دار!
بگذار قطرات باران،خیسی چشمانت را بشوید،
نفس بکش! در میان پاییز نفس بکش!
بس است گرما،بس است بی بارانی و بی بادی.
که گفته است؟پاییز غمگین است.
وقتی که صدای برگهایش،در زیر پای توست...
وقتی که وزش بادی،لای موهای توست.
وقتی که تلفیق رنگهایش،به هارمونی گونه هایت نزدیک است...
پاییز خوب است...
پاییز عاشق است...
عاشقی کن! پنجره ات را به رویش باز کن!
(هوا هم هوایی شده است،دلش عاشقی می خواهد)...
در جایی که همه زغال فروش شده اند و دیگران را سیاه میکنند بیا کمی از مد افتاده باشیم !
سپید بمانیم …
سپید بمانیم …
پدرش بهش گفت این ۱۰۰۰تا چسب زخم رو بفروش تا برات کفش بخرم …
بچه نشست با خودش فکر کرد یعنی باید آرزو کنم ۱۰۰۰نفر یه جاشون زخم بشه تا من کفش بخرم ؟ ولش کن ، همین خوبه …
بچه نشست با خودش فکر کرد یعنی باید آرزو کنم ۱۰۰۰نفر یه جاشون زخم بشه تا من کفش بخرم ؟ ولش کن ، همین خوبه …
بعضی وقتا دروغ خوبه !
به مادر کم طاقت باید دروغ گفت :
باید بهش بگی حالم خوبه
غذا خوبه
هوا خوبه
دلمون خوشه
وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز خوبه …
به مادر کم طاقت باید دروغ گفت :
باید بهش بگی حالم خوبه
غذا خوبه
هوا خوبه
دلمون خوشه
وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز خوبه …
هم قد گلوله توپ بود …
گفتم : چه جوری اومدی اینجا ؟
گفت : با التماس !
گفتم : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟
گفت : با التماس !
به شوخی گفتم : میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟
لبخندی زد و گـ ـفت : با التماس !
تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده …
گفتم : چه جوری اومدی اینجا ؟
گفت : با التماس !
گفتم : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟
گفت : با التماس !
به شوخی گفتم : میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟
لبخندی زد و گـ ـفت : با التماس !
تکه های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده …
وقتی همه را شبیه او می بینی ؛ عاشق هستی
وقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی
وقتی که او را شبیه همه می بینی ؛ تنها هستی
بگـ ـویید روی سنگ قبرم بنویسند :
اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود …
اگر تنها نبود ، شاید اینجا قبری نبود …
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزار دهنده ای است تنها خوشبخت بودن ، در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
کوچیکتر که بودم فکر میکردم تنهایی یعنی وقتایی که هیشکی خونه نیست
خیلی دیره؛ وقتی که تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بود، بیشتر از همه دوستت داشت، ولی تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغی بود … !!!
بـعـضـی چـیـزایی کـه مـیـنـویـسـم…
بـخـاطـر ایـن نـیس هـمـه بـخـونـن و بـگـن عـالـیــه ولـــایــک کــنن…
بـرای ایـنـکـه خـفــه نـشـم مـیـنـویـســم…
هـمـیـن..
بـخـاطـر ایـن نـیس هـمـه بـخـونـن و بـگـن عـالـیــه ولـــایــک کــنن…
بـرای ایـنـکـه خـفــه نـشـم مـیـنـویـســم…
هـمـیـن..
هر روز که بــ ـیدار می شوم
وحشت زده قاب خاطرات ذهنم را مرور میکنم
هیچ بعید نیست تو از آنجا هم رفته باشی
وحشت زده قاب خاطرات ذهنم را مرور میکنم
هیچ بعید نیست تو از آنجا هم رفته باشی
دارم برگ می کشم اما نه سیگار برگ !
برگ برگ خاطرات سوخته ام را که داخل سیگارم ریخته ام
برگ برگ خاطرات سوخته ام را که داخل سیگارم ریخته ام
همه مرا به خنده های با صدا می شناسن
این بالش بیچاره ام
به گریه های بی صدا
این بالش بیچاره ام
به گریه های بی صدا
وقتى با یک دست
نقاب هایشان را نگه داشته اند
و با دست دیگر
کلاه بر سرم مى گذارند
انتظار زیادیست
که بخواهم نوازشم کنند . . . !
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال عاشقم هنوز . . .
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال عاشقم هنوز . . .
اگه گذشته بهت زنگ زد بذار بره رو پیغامگیر ، چون حرف تازه ای برای گفتن نداره
در مــوردم نــظر “نَــده”…
چــون ایــن روزا حـــالــم “بَــده”…!
خَــشِـن بـشـم “بَـــــــــد” مـیـــبـیــنی…
بــهتـــره “نــزدیـکـ” نـشـیـنی…!
ســنگــیـنهـ “هـضـــم مَــن” بــرات…
“بِــکـش کـــنـآر” مِـــرســی فَــداتـ…!
اولویت “غـــــرورمـــــه“…
چــون “هَـــمـه ی وجــودَمـه”…!
مـــن ایــــن “بـــالـــآم” تــو اون “پــایـیــن”…
بــکـش “کِــنار”فَـقــط هَــمیــن………..!
چــون ایــن روزا حـــالــم “بَــده”…!
خَــشِـن بـشـم “بَـــــــــد” مـیـــبـیــنی…
بــهتـــره “نــزدیـکـ” نـشـیـنی…!
ســنگــیـنهـ “هـضـــم مَــن” بــرات…
“بِــکـش کـــنـآر” مِـــرســی فَــداتـ…!
اولویت “غـــــرورمـــــه“…
چــون “هَـــمـه ی وجــودَمـه”…!
مـــن ایــــن “بـــالـــآم” تــو اون “پــایـیــن”…
بــکـش “کِــنار”فَـقــط هَــمیــن………..!
این قآنونِ زندگی مــَــنه
بـودے ، نــوش
نـَبودی ، فــَــرآموش ..
بـودے ، نــوش
نـَبودی ، فــَــرآموش ..
___(¯`v´¯)
_______(¯`(●)´¯)_ (¯`v´¯)
________(_.^._)__(¯`(●)´¯)
__________(¯`v´¯)´(_.^._)
_________(¯`(●)´¯)(¯`v´¯)
__________(_.^._)(¯`(●)´¯)
_____(¯`v´¯)_____(_.^._)_(¯`v´¯)
____(¯`(●)´¯)__(¯`v´¯)__(¯`(●)´¯)
_____(_.^._)__(¯`(●)´¯)__(_.^._)
___$___(¯`v´¯)´(_.^._)(¯`v´¯)
__$$$_(¯`(●)´¯)_$____(¯`(●)´¯)
__$$$$$(_.^._)___$____(_.^._)
_$$$$$$$$$$______$
_$$$$_$$$$$$$$____$
$$$$$$_$$$$$$$$____$
$$$$$$_$$$$$$_$$___$
$$$$$$$$_$$$_$$$__$
_$$$$$$$$$_$$_$$_$
___$$$$$$(¯`v´¯)$$(¯`v´¯)
_____$$$(¯`(●)´¯)$(¯`(●)´¯)
_______$$$(_.^._)$$(_.^._)
______$___$$$(¯`v´¯)
_____$$____$(¯`(●)´¯)
_____$$$____$(_.^._)$
_____$$$$___$$$$__$___$
_____$$$$$___$$__ $____$$
_____$$$$$$__$$__$_____$$$
______$$$$$$_$$_$_____$$$$
_______$$$$$_$$ $___$$$$$$
________$$$$_$$ $_$$$$$$$
_________$$$$ $$_$$$$$$
__________$$$$$ $$$$$
___________$$$$$$$$
____________$$$$$
___$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(●)´¯)$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(●)´¯)$$$
___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$
______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$
________$$$(¯`(●)´¯)$$
___________$(_.^._)$
____________$$$$$$..
تقدیم تو
+ نوشته شده در چهار شنبه 26 شهريور 1393برچسب:, ساعت 12:44 AM توسط [̲̅a̲̅][̲̅t̲̅][̲̅e̲̅][̲̅f̲̅][̲̅e̲̅][̲̅h̲̅]
|
تبادل
لینک هوشمند
